حرف
امروز هم گذشت یه روز دیگه از روزهاي بي تو بودن
هنوز از این روزهای وحشتناک باقی مونده …
تنهای تنها میون این همه آدم سخته...
گریه نمیکنم نه اینکه سنگم ..گريه غرورمو بهم میزنه
مرد برای هضم دلتنگیهاش .. گریه نمیکنه قدم میزنه
گریه نمیکنم نه اینکه خوبم .. نه اینکه دردی نیست نه اینکه شادم
یه اتفاق نصفه نیمهام که .. یهو میون زندگي افتادم
از این راهرو یک نفر رد شده .. که عطرش همونه که تو می زنی
برای به زانو در آوردنم .. تو ازمرگ حتی جلو میزنی
از این راهرو یک نفر رد شده .. مث وقتایی که تو ناراحتی
نفس میکشم با تمام وجود .. عجب عطر خوبی زده لعنتی

+ نوشته شده در چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۱ ساعت 23:57 توسط jojohe
|